- صبوری شاعر (صَ)
شاعری است. آذر بیگدلی گوید: وی فرزند قادربک است و بشغل زرگری مشغول بود سپس به جوهرفروشی رسید و او را طبع خوشی است. از اوست:
از رشک که سوزم ز که پنهان کنمت آه
در هیچ دلی نیست که جای تو نباشد
رحم است بنومیدی آنکس که بمحشر
در نامۀ او حرف وفای تو نباشد.
و او راست:
بقدر رنجش یکروزۀ تو هم ما را
شکیب هست ولی روزگار میگذرد.
و از اوست:
طرفه حالی است که عاشق شب هجران دارد
خواب ناکرده و صد خواب پریشان دارد.
(از آتشکده ص 31).
در قاموس الاعلام ترکی گوید پدر وی زرگر و او جوهرفروش بود
از رشک که سوزم ز که پنهان کنمت آه
در هیچ دلی نیست که جای تو نباشد
رحم است بنومیدی آنکس که بمحشر
در نامۀ او حرف وفای تو نباشد.
و او راست:
بقدر رنجش یکروزۀ تو هم ما را
شکیب هست ولی روزگار میگذرد.
و از اوست:
طرفه حالی است که عاشق شب هجران دارد
خواب ناکرده و صد خواب پریشان دارد.
(از آتشکده ص 31).
در قاموس الاعلام ترکی گوید پدر وی زرگر و او جوهرفروش بود
